مسجد شجره
چون در آن محلّ درختي بنام ـ سَمُرة ـ بوده و پيغمبر اكرم ـ صلي اللّه عليه و آله و سلم ـ در زير سايه آن درخت فرود ميآمدند و نماز ميخواندند و محرم ميشدند. بنام ـ الشجرة ـ معروف گرديده است. و در زير اين درخت ـ اسماء دختر محمد بن ابي بكر ـ به دنيا آمده است.
[۱]
اسامي ديگر اين ميقات
آن را «ذوالحليفة» (حُلَيْفَةْ از كلمه حلفة گرفته شده كه آبي بوده بين دو قبيله: بن جشم بن بكر بن هوازن و بني خفاجه كه هر دو منسوب به عقيل بودند.)
[۲]
و
آبار علي و يا آبيار علي (منطقه
مسجد شجره از مناطق كشاورزي بوده و بدون شك توسط علي بن ابي طالب ـ عليهالسلام ـ چاههائي در آنجا زده شده كه از آن استفاده ميشده، كه به
آبار علي معروف گشته است، البته چاههاي ديگري هم بوده، رسول خدا ـ ص ـ قبل محرم شدن در يكي از اين چاهها خود را شستشو داده و غسل نموده است.)
[۳][۴]ناميدهاند كه هر كدام جهت و وجهي دارد.
موقعيت جغرافيايي مسجد شجره
اين مسجد در (حدود) ۱۰ كيلومتري مدينه منوره به طرف مكه واقع شده و ميقات كساني است كه از اين ناحيه به سوي
بيت الله الحرام ميروند.
جايگاه مسجد شجره بين مواقيت
اين ميقات معتبرترين ميقاتها است؛ زيرا رسول گرامي اسلام ـ ص ـ و بعضي از همسران آن حضرت و ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ از آنجا محرم گشتهاند.
مسجد شجره در كلام امام صادق
از امام صادق ـ عليه السلام ـ سؤال شد چرا رسول خدا ـ ص ـ در ميان ميقات ها عنايت و توجهش به اين ميقات بيشتر بوده است و بيشتر از آنجا محرم گرديدهاند؛ بلكه از مواقيت چهارگانه ديگر محرم نشدهاند.
حضرت فرمود: وقتي رسول خدا ـ ص ـ به معراج رفت و به سوي آسمانها سير داده شد، آنگاه كه برابر
مسجد شجره رسيد، فرياد برآمد «يا محمّد»، رسول خداـ ص ـ جواب داد: «لبّيك»، سپس به او گفته شد: «آيا تو يتيمي نبودي كه پناهت داديم و آنگاه كه تو را بر سر دو راهي يافتيم هدايتت كرديم.» وقتي اين كلمات را شنيد فرمود:
«إن الحمد و النعمة لك والملك، لاشريك لك»؛ «همانا ستايش و نعمتها و سلطنت مخصوص تو است.»
امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمود: به همين جهت رسول خدا ـ ص ـ از
مسجد شجره محرم ميگشت نه از ديگر مواقيت.
[۵]
احرام پيامبر از مسجد شجره
رسول خدا ـ ص ـ از اين ميقات سه مرتبه جهت زيارت
بيت الله الحرام محرم گرديدند:
سال هشتم هجرت
در سال هشتم هجرت پس از غزوه بني مصطلق، ماه رمضان و شوال را در مدينه به سر برد و دوّم ماه ذيقعده آهنگ عمره مفرده نمود، و به همگي اعلان كرد و حتي كفار قريش نيز فهميدند كه او عزم عمره دارد. به همراه عدّه زيادي از ياران (گفته شد همراهان رسول خدا ـ ص ـ، ۱۱۶ نفر بودند و بعضي ۱۴۰۰ نفر و بعضي ديگر ۱۵۲۵ نفر هم نقل كردهاند.) به سوي ذوالحليفه آمد. در اين سفر چهار تن از زنان به نامهاي ام سلمه (همسر رسول خدا) و ام عماره، ام منيع و ام عامر اشهلي نيز همراه بودند كه اينان اعم از مهاجرين و انصار بودند.
نماز ظهر را در
مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذكر
تلبيه «لبّيك اللّهمّ لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك، إنّ الحمد و النعمة لك و الملك، لاشريك لك» را بر زبان جاري كردند و بدين
ترتيب بسياري از ياران آن حضرت در
مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم مكه معظمه گرديدند كه با منع كفّار، منتهي به صلح حديبيه گشت.
[۶][۷][۸]
عمرةالقضاء
در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم ذي قعده رسول خدا ـ ص ـ جهت
احرام عمره مفرده به
مسجد شجره رفت، اين
احرام بهجاي
احرام عمرهاي بود كه در سال گذشته از آن حضرت فوت شده بود و همان افراديكه درسال ششم با رسول خدا ـ ص ـ در حديبيه شركت داشتند دوباره همراهي نمودند، مگر چند نفري كه در خيبر به شهادت رسيده يا فوت كرده بودند.
آن روز چون به ذوالحليفه رسيدند نماز ظهر را
اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گرديدند و به سوي مكّه معظّمه حركت كردند.
در اين سفر رسول خدا ـ ص ـ ۶۰ شتر جهت قرباني به همراه داشتند كه با سربلندي و موفّقيت، بعد از مدت كوتاهي وارد مكه معظّمه شدند و اعمال خود را به پايان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به مدينه منوره بازگشتند. اين عمره به «عمرةالقضاء» معروف گشت.
ابناثير با اختلاف مختصري در خروج رسول خدا ـ ص ـ از مدينه كه مينويسد: در ماه ذي حجه رسول خدا با ۷۰ شتر براي عمره رفت.
[۹][10]
حجّةالوداع
سعيد بن محمد بن جبير از پدرش نقل ميكند كه روز شنبه ۲۵ ماه ذيقعده رسول خدا ـ ص ـ از مدينه منوره به سوي مكه معظمه به طرف ذوالحليفه خارج شد. ـ در آن سال يعني سال يازدهم هجرت مردم را توصيه به رفتن به حجّ مينمود ـ نماز ظهر را دو ركعتي در ذوالحليفه بهجا آورد و سپس محرم گشت. بعضي گفتهاند: آن روز را به شب رساند و شب در
مسجد شجره بيتوته كرد تا اينكه همه ياران به همراه قربانيهاي خود جمع شوند، سپس فردايش نزديك ظهر محرم گرديد. در آن سال رسول خدا ـ ص ـ از ناحيه خود و علي بن ابي طالب ـ ع ـ قرباني نمود و حجش را به پايان رسانيد.
[11][12]
ساختمان مسجد شجره
با تأمّل در احاديث و رواياتي كه از امام چهارم زينالعابدين و امام ششم «جعفر بن محمد» ـ عليهمالسلام ـ و مالك بن أنس فقيه اهل مدينه و... نقل شده روشن ميشود كه ساختمان مسجد در جاي درخت سمره بوده است. و همچنين در كتاب «المناسك و اماكن طرق الحج و معالم الجزيرة» كه در قرن سوم هجري تأليف شده، از
مسجد شجره به «المسجد الكبير» ياد ميكند و ميگويد: در ذوالحليفه دو مسجد متعلق به رسول خدا ـ ص ـ ميباشد؛ اول: مسجد كبير كه در سمت راست مكان مرتفعي به نام «بيداء» واقع شده و مردم از آنجا محرم ميشوند و به مكه ميروند. و مسجد ديگر مُعَرّسْ است كه در قسمت پايين «بيداء» و جهت قبله
مسجد شجره واقع شده.
رسول خدا ـ ص ـ بعد از بازگشت از مكه معظمه در اين مسجد
بيتوته ميكرد، و نماز ميخواند، و صبحگاهان خارج ميشد.
[13]
مستحباب مسجد شجره
كتابهاي حديثي و فقهي مانند فروع كافي، كليني و وسائل الشيعه، شيخ حرعاملي و جواهرالكلام در مورد مستحبات نماز در اين مسجد بحث نمودهاند.
مسجد شجره در سفرنامهها
در قرن پنجم (۵۷۸ ـ ۵۸۱ ق» ابن جبير مينويسد: چون به وادي عقيق رسيديم مناره سفيد و بلند مسجد ذوالحليفه را مشاهده كرديم.
[14][15]
در اكثر سفرنامههاي حجّ سخن از ساختمان
مسجد شجره به ميان آمده است كه نياز به يادآوري نيست. شكي نيست كه
مسجد شجره تا امروز بارها تجديد بنا گرديده و امروز هم بنايي عظيم دارد و زائران زيادي را در آغوش ميگيرد كه با فرياد ذكر
تلبيه فضاي ملكوتي خاصي بر آن حاكم است.