احسان به والدين در كنار توحيد و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد اين كار، هم واجب عقلى و وظيفه انسانى است و هم واجب شرعى.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،احسان و تكريم به پدر و مادر از جايگاه بسيار بلندي در آيات و روايات اسلامي برخوردار است و همواره پس از بيان حكم وجوب پرستش خداي يگانه، به احترام و تكريم پدر و مادر در قرآن كريم، تصريح شده است.
در احاديث، در مورد احسان به والدين بسيار سفارش شده و از آزردن آنان نكوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدين، حج مقبول است. رضايت آن دو رضاى الهى و خشم آنان خشم خداوند است. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مىكند و سبب مىشود كه فرزندانمان نيز به ما احسان كنند.
يكي از آياتي كه به بيان نيكي به والدين پرداخته است آيه 15 سوره مباركه احقاف است، بر همين اساس مفاهيم و تفسير اين آيه را از تفسير نور حجتالاسلام محسن قرائتي براي عموم علاقهمندان ميآوريم:
آيه 15 سوره «احقاف»
«وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِى أَنعَمْتَ عَلَىَّ وَعَلَى وَالِدَىَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِى فِى ذُرِّيَّتِى إِنِّى تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّى مِنَ الْمُسْلِمِينَ»؛
ما انسان را سفارش كرديم كه به والدين خود نيكى كند، مادرش او را با سختى حمل كرد و با سختى به دنيا آورد و دوران حمل تا از شير گرفتنش سى ماه به طول كشد، تا آنگاه كه به رشد كامل رسد و چهل ساله شود، گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا نعمتى را كه بر من و بر پدر و مادر من لطف كردى، شكرگزارى كنم و عمل شايستهاى انجام دهم كه تو آن را بپسندى و فرزندانم را براى من صالح و شايسته گردان، همانا من به سوى تو بازگشته و از تسليم شدگانم.
نكتهها
«كُره» به معناى سختى درونى و «كَره»، سختى از بيرون است. «أوزعنى» به معناى ايجاد علاقه و عشق براى انجام كارى است كه به آن توفيق الهى گويند. احسان به والدين، از جايگاه ويژهاى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار كلمه «وصّينا» بكار رفته كه سه بار آن مربوط به والدين است.
در اين آيه به دوران جنينى و نوزادى انسان تا سن چهل سالگى اشاره شده و اين سنّ، اوج كمال جسمى انسان شمرده شده است. «بلغ أشدّه و بلغ أربعين سنة»
از اين آيه معلوم مىشود كه كوتاهترين مدّت حاملگى، شش ماه است، چون دو سال شيردهى، اگر از سى ماه كه در آيه آمده است كم شود، حداقل مدت حمل شش ماه مىشود. «و حمله و فصاله ثلثون شهرا»
مادر به دليل دشوارى دوران باردارى و زايمان و شيردهى، حق ويژهاى بر فرزند داشته و بايد نسبت به او بيشتر احسان كرد، چنانچه در روايات تأكيد بيشترى در مورد احسان به مادر شده است و پيامبر اكرم در روايتى سه بار سفارش به نيكى به مادر كرد و آنگاه سفارش به نيكى به پدر.
پيامها
1- سفارش احسان به والدين، در طول تاريخ و تمام اديان بوده است. «وصّينا» در قالب ماضى آمده است
2- احسان به والدين، از حقوق انسانى است كه هر پدر و مادرى بر گردن فرزندشان دارند. «وصّينا الانسان» نفرمود: «وصينا الّذين آمنوا»
3- در احسان به والدين، مسلمان بودن آنان شرط نيست. «وصّينا الانسان بوالديه»
4- استحكام بنياد خانواده و حفظ جايگاه والدين، مورد توجّه خاص خداوند است. «وصّينا الانسان بوالديه احساناً»
5 - نه تنها انفاق و امداد و احترام، بلكه هر نوع نيكى نسبت به والدين لازم است. «احساناً» به صورت نكره آمده كه شامل هر نوع احسانى شود.
6- احسان به والدين بايد پيوسته و برجسته باشد، نه به مقدار ضرورت و مقطعى. تنوين در «احساناً» نشانه عظمت و برجستگى است.
7- توجّه به سفارش اكيد خداوند به زحمات گذشته والدين، احسان و خدمت كردن به آنان را عاشقانه و جدىتر مىكند. «وصّينا الانسان... حملته امّه»
8 - كمال احسان به والدين، در آن است كه بىواسطه انجام گيرد. «بالوالدين احسانا» حرف «ب» در «بالوالدين» نشانه آن است كه احسان به والدين با دست خود باشد.
9- ياد رنج و زحمتهاى مادران، در برانگيختن عاطفه فرزندان مؤثّر است. «حملته امّه كُرهاً... كرها...»
10- حق مادر بيش از پدر است. پس از كلمه «والدين»، سخن از رنجهاى مادر است. «حملته امّه كُرهاً...»
11- تمام دستورات و اوامر و نواهى دينى، دليل و فلسفه دارند. گرچه دليل بعضى از آنها مانند احسان به والدين، بيان شده است. «وصّينا... حملته امّه كُرهاً...»
12- چهل سالگى قلّه توانمندى و رشد انسان است. «بلغ اشدّه و بلغ اربعين سنة»
13- شكر الهى، به استمداد و توفيق خداوند نياز دارد. «أوزعنى أن اشكر نعمتك»
14- بخشى از نعمتهاى انسان، به واسطه والدين و نياكان است. «انعمت علىّ و على والدىّ»
15- بلوغ جسمى و كمال عقلى، بستر بلوغ معنوى است. «بلغه اشده و بلغ أربعين سنة قال ربّ...»
16- تشكّر فرزند از نعمتهايى كه خداوند به والدين او داده، وظيفه و نوعى احسان به والدين است. «اشكر نعمتك... على والدىّ»
17- بهترين راه تشكر از نعمتهاى خداوند، انجام كار نيك است. «أشكر نعمتك... أعمل صالحاً»
18- ارزش عمل صالح به آن است كه پيوسته و دائمى باشد. «ان اعمل صالحاً» فعل مضارع «اعمل»، نشانه دوام و استمرار است
19- عمل صالحى ارزشمند است كه خالصانه بوده و مورد قبول و رضاى خدا قرار گيرد. «اعمل صالحاً ترضاه»
20- فرزند و نسل صالح، افتخارى براى والدين است. «اصلح لى فى ذرّيتى»
21- بهترين دعا آن است كه انسان، هم به والدين و هم به فرزندان توجّه داشته باشد. «على والدىّ... اصلح لى فى ذريّتى»
22- در برابر ناسپاسىهايى كه نسبت به خدا و والدين داشتهايم، توبه و جبران كنيم. «و على والدىّ... انّى تُبتُ اليك»
23- تسليم فرمان خدا زيستن و مسلمان مردن، دعاى پاكان و صالحان است. «انّى تُبتُ اليك و انّى من المسلمين»
آيه 23 سوره «اسرا»
«وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِالْولِدَيْنِ إِحْسَناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيماً»؛
پروردگارت مقرّر داشت كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو نزد تو به پيرى رسيدند، به آنان «اُف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجيده و بزرگوارانه سخن بگو.
نكتهها
در احاديث، در مورد احسان به والدين بسيار سفارش شده و از آزردن آنان نكوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدين، حج مقبول است. رضايت آن دو رضاى الهى و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مىكند و سبب مىشود كه فرزندان نيز به ما احسان كنند. در احاديث آمده است: حتّى اگر تو را زدند، تو «اُفّ» نگو، خيره نگاه مكن، دست بلند مكن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را به نام صدا نزن، كارى مكن كه مردم به آنان دشنام دهند، پيش از آنان منشين و پيش از آنكه از تو چيزى بخواهند به آنان كمك كن.
مردى مادرش را به دوش گرفته طواف مىداد، پيامبر(ص) را در همان حالت ديد، پرسيد: آيا حقّ مادرم را ادا كردم؟ فرمود: حتّى حقّ يكى از نالههاى زمان زايمان را ادا نكردى.
از پيامبر اكرم(ص) سؤال شد: آيا پس از مرگ هم احسانى براى والدين هست؟ فرمود: آرى، از راه نماز خواندن براى آنان و استغفار برايشان و وفا به تعهّداتشان و پرداخت بدهىهايشان و احترام دوستانشان.
مردى از پدرش نزد پيامبر(ص) شكايت كرد. حضرت پدر را خواست و پرسش نمود، پدر پير گفت: روزى من قوى و پولدار بودم و به فرزندم كمك مىكردم، امّا امروز او پولدار شده و به من كمك نمىكند. رسول خدا صلى الله عليه وآله گريست و فرمود: هيچ سنگ و شنى نيست كه اين قصه را بشنود و نگريد! سپس به آن فرزند فرمود: «اَنتَ و مالُك لاَبيك» تو و دارايىات از آنِ پدرت هستيد.
در حديث آمده است: حتّى اگر والدين فرزند خود را زدند، فرزند بگويد: «خدا شما را ببخشد» كه اين كلمه همان «قول كريم» است. احسان به والدين، از صفات انبياست. چنانكه در مورد حضرت عيسى(ع)، توصيفِ «بِرّاً بوالدتى» و در مورد حضرت يحيى(ع) «بِرّاً بوالديه» آمده است.
والدين، تنها پدر و مادر طبيعى نيستند. در برخى احاديث، پيامبر اكرم صلىالله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليهالسلام پدر امّت به حساب آمدهاند. همچنان كه حضرت ابراهيم، پدر عرب به حساب آمده است؛ «ملّة ابيكم ابراهيم»
اگر والدين توجّه كنند كه پس از توحيد مطرح هستند، انگيزه دعوت فرزندان به توحيد در آنان زنده مىشود؛ «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ايّاه و بالوالدين احساناً»
پيامها
1- توحيد، در رأس همه سفارشهاى الهى است. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ايّاه»
2- خدمتگزارى و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحّد واقعى است. «الاّتعبدوا الاّ ايّاه و بالوالدين احساناً»
3- فرمانِ نيكى به والدين مانند فرمانِ توحيد، قطعى و نسخ نشدنى است.«قَضى»
4- احسان به والدين در كنار توحيد و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد اين كار، هم واجب عقلى و وظيفه انسانى است، هم واجب شرعى. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ايّاه و بالوالدين احساناً»
5 - نسل نو بايد در سايه ايمان، با نسل گذشته، پيوند محكم داشته باشند. «لاتعبدوا الاّ ايّاه و بالوالدين احساناً»
6- در احسان به والدين، مسلمان بودن آنها شرط نيست. «بالوالدين احساناً»
7- در احسان به پدر و مادر، فرقى ميان آن دو نيست. «بالوالدين احساناً»
8 - نيكى به پدر ومادر را بى واسطه و به دست خود انجام دهيم. «بالوالدين احساناً»
9- احسان، بالاتر از انفاق است و شامل محبّت، ادب، آموزش، مشورت، اطاعت، تشكّر، مراقبت و امثال اينها مىشود. «بالوالدين احساناً»
10- احسان به والدين، حدّ و مرز ندارد. «بالوالدين احساناً» (نه مثل فقير، كه تا سير شود، وجهاد كه تا رفع فتنه باشد و روزه كه تا افطار باشد.)
11- سفارش قرآن به احسان، متوجّه فرزندان است، نه والدين. «و بالوالدين احساناً» زيرا والدين نيازى به سفارش ندارند و به طور طبيعى به فرزندان خود احسان مىكنند.
12- هرچه نياز جسمى وروحىِ والدين بيشتر باشد، احسان به آنان ضرورىتر است. «يبلغنّ عندك الكبر»
13- پدر و مادر سالمند را به آسايشگاه نبريم، بلكه نزد خود نگهداريم. «عندك»
14- وقتى قرآن از رنجاندن سائل بيگانهاى نهى مىكند، «امّا السائل فلا تَنهَر» تكليف پدر و مادر روشن است. «فلا تَنهَر هما»
15- هم احسان لازم است، هم سخن زيبا و خوب. «احساناً ... قل لهما قولاً كريماً»،بعد از احسان، گفتار كريمانه مهمترين شيوه برخورد با والدين است.
16- در احسان به والدين و قول كريمانه، شرط مقابله نيامده است. يعنى اگر آنان هم با تو كريمانه برخورد نكردند، تو كريمانه سخن بگو. «وقل لهما قولاً كريماً»